زوال اشراف و سرگذشت رعایا: نگاهی به نمایشنامۀ «باغ آلبالو» اثر آنتون چخوف
زوال اشراف و سرگذشت رعایا: نگاهی به نمایشنامۀ «بـاغ آلـبالو» اثر آنتون چخوف
کلیات
نام اثر و نویسنده: «باغ آلبالو» اثر آنتون چخوف (روسیه)
عنوان اصلی: Вишнёвый сад
زبان اصلی: روسی
صفحات: 96
سال انتشار اولیه: 1903
معرفی نمایشنامۀ «باغ آلبالو»
«بـاغ آلبـّالو» آخرین نمایشنامه از آنتون چخوف، نمایشنامهنویس روس است. خود چخوف این نمایشنامه را کمدی میداند، اما کنستانتین استانیسلاوسکی، کارگردان شهیر روس که برای اولین بار این اثر را به صحنه برد، آن را تراژدی میداند. این دوگانگی آرا از همان زمان وجود داشته است. «باغ آلبالو» (در کنار «مرغ دریایی»، «سه خواهر» و «دایی وانیا») یکی از چهار نمایشنامۀ برتر چخوف به شمار میآید.
خلاصه داستان
داستان «باغ آلبالو» در نقطۀ آغاز قرن بیستم اتفاق میافتد و دربارۀ اشرافزادهای روسی است که از فرانسه به ملک خانوادگیاش برمیگردد و درمییابد که قرار است ملک (به همراه باغ معروف آلبالویش) به مزایده گذاشته شود تا بدهیهای خانواده جبران شود.

مضامین نمایشنامۀ «باغ آلبالو»
یکی از مهمترین مضامین نمایشنامه، تأثیر تغییرات اجتماعی بر مردم است. پس از لغو رعیتداری در سال 1861، رعیتهای سابق اجازه یافتند به ثروت و جایگاه برسند و در عین حال، بعضی اشرافزادگان رو به فقر میرفتند و بدون کار بیدستمزد بردگان نمیتوانستند املاک و ثروت خود را حفظ کنند. اثرات این تغییرات در زمان چخوف همچنان محسوس بود.
مفهوم استقلال و آزادی نیز با نگاهی به دو شخصتی فیرس و لوپاخین جالب توجه است. فیرس که چندین دهه در این ملک بوده و جز خدمت به اربابان کاری نمیشناسد، با شنیدن خبر تعطیلی باغ آلبالو، همچنان وظایفش را مثل سابق ادامه میدهد و نمیتواند به آزادی و استقلال برسد. اما لوپاخین خود را «آزاد» میکند و انگیزهای برای ادامۀ زندگی به دست میآورد. گرچه این دو دیدگاه، دو قطب مخالف نردبان جایگاه اجتماعی هستند، هردو کشمکشهای درونی دارند که بعد از تعطیلی باغ، زندگی چگونه خواهد بود.
اقتباس سینمایی «باغ آلبالو»
در سال 1999، فیلمی به کارگردانی مایکل کاکویانیس بر پایۀ نمایشنامۀ «بـاغ آلـبالو» اکران شد. این فیلم محصول مشترک قبرس، فرانسه و آلمان است.

اگر نمایشنامۀ «بـاغ آلبـالو» را خواندهاید یا فیلم آن را تماشا کردهاید، نظراتتان را با ما در میان بگذارید.