نگاهی به زندگی و آثار روبرتو بولانیو، نویسندۀ جسور شیلیایی
نگاهی به زندگی و آثار روبرتو بولانیو، نویسندۀ جسور شیلیایی
کلیات
نام کامل: روبرتو بولانیو آبالوس
تولد: 1953، سانتیاگو، شیلی
وفات: 2003
ژانر: رمان، داستانکوتاه، شعر، جستار
الگوها: خورخه لوئیس بورخس، خولیو کورتاسار، ژرژ پرک، نیکانور پارا، هرمن ملویل، آنتونیو دیبندتو، خوان رودولفو ویلکاک، آدولفو بیوی کاسارس، مانوئل پوئیگ، انریکه لین، فیلیپ ک دیک، آرتور رمبو، آگوستو مونتروسو
معرفی روبرتو بولانیو
روبرتو بولانیو رماننویس، داستانکوتاهنویس، شاعر و جستارنویس شیلیایی بود که در سال 1999 جایزۀ رومولو گایهگوس را برای رمان «کاراگاههای وحشی» برد و در سال 2008 یعنی پنج سال پس از مرگش نیز بهخاطر رمان «2666» جایزۀ ملی حلقۀ منتقدان کتاب را به خود اختصاص داد. در توصیف این اثر گفته بودند «اثری چنان غنی و چشمگیر که قطعاً تا سالهای سال خوانندگان و پژوهشگران را به خود جلب خواهد کرد». روزنامۀ نیویورک تایمز بولانیو را «مهمترین شخصیت ادبی آمریکای لاتین در آن نسل» معرفی کرد. از ویژگیهای عجیب بولانیو این است که اکثر نویسندگان بزرگ آمریکای لاتین از جمله مارکز، آلنده، یوسا و نرودا را مورد توهین قرار داده است.

زندگی روبرتو بولانیو
خانوادۀ بولانیو بهخاطر شغل پدرش که رانندۀ کامیون بود از این شهر به آن شهر میرفتند تا اینکه در سال 1968 در مکزیکوسیتی مستقر شدند. روبرتو بولانیو در مدرسه شاگرد زرنگی بود و در دبیرستان ترکتحصیل کرد و وقتش را به شعرسرایی و جنبشهای سیاسی چپگرایانه اختصاص داد. طبق روایت خودش، در سال 1973 به سانتیاگو شیلی برگشت تا در انقلاب سوسیالیستی قریبالوقوع شرکت کند. نیروهای آگوستو پینوشه او را دستگیر کردند، اما یکی از زندانبانش یکی از همکلاسیهای سابقش از آب درآمد و او را از مرگ نجات داد. بولانیو پس از آزادی مجدداً به مکزیک برگشت. البته بعضی روایتها نیز میگویند او اصلاً هیچگاه به شیلی نرفت.
همین تردید دربارۀ چنین رویدادی مهم در زندگیاش، یکی از شاخصههای نوشتار او را نشان میدهد. تقریباً تمام آثار نثر بولانیو به نوعی نسخۀ داستانی زندگی خودش هستند و مرز میان زیستنگاری و داستان چندان مشخص نیست.
نویسندگی حرفهای
دوران نویسندگی بولانیو با انتشار اولین مجموعهشعرش در مکزیک آغاز شد. در سال 1977 مکزیک را ترک کرد و پس از سفرهای بسیار در اسپانیا مستقر شد و همانجا ازدواج کرد. پس از تولد پسرش در سال 1990، به نثر روی آورد و پس از نوشتن چند داستان کوتاه، رمان «پیست اسکیت» را در سال 1993 منتشر کرد. آثار بعدی بولانیو نیز «ادبیات نازی در آمریکا» (1996) و «ستارۀ دوردست» (1996) بود.
شهرت در کشورهای اسپانیاییزبان
اثری که روبرتو بولانیو را به شهرت رساند «کاراگاههای وحشی» (1998) بود که داستان حلقهای از شاعران رادیکال مکزیکی به نام «رئالیستهای فطری» را روایت میکند. این رمان پرماجرا بیش از 50 راوی دارد. رمان «کاراگاههای وحشی» بولانیو را به یکی از ستارگان ادبیات آمریکای لاتین تبدیل کرد و جایزۀ معتبر رومولو گایهگو (معادل اسپانیایی جایزۀ بوکر) را برای او به ارمغان آورد. بعد از آن، بولانیو باسرعت به نوشتن ادامه داد و تقریباً سالی یک کتاب نوشت که میگویند دلیلش آگاهی او از مرگ قریبالوقوعش بوده (در سال 1992 پزشکان بیماری مزمن ریهاش را تشخیص دادند). از آخرین آثار او میتوان به «شبانگاه در شیلی» (2000) اشاره کرد. بولانیو سرانجام در بیمارستان بارسلونا در سن 50 سالگی درگذشت.

شهرت بینالمللی روبرتو بولانیو
با اینکه رمان «کاراگاههای وحشی» او را در کشورهای اسپانیاییزبان به شهرت رساند، ترجمۀ آثارش به زبانهای دیگر بعد از مرگش شروع شد و اثری که شهرتی بینالمللی برایش به ارمغان آورد، شاهکار دوران نویسندگیاش یعنی «2666» (2004) بود. این رمان سترگ از پنج بخش کمابیش مرتبط تشکیل شده که بولانیو قصد انتشار جداگانهشان را داشت. پس از انتشار این کتاب، تقریباً تمام نوشتههای بولانیو به انگلیسی ترجمه شد.
آثار متعددی نیز پس از مرگ بولانیو منتشر شد که از آنها میتوان به مجموعهداستان «راز شر» (2007) و رمانهای «رایش سوم» (2010) و «غصههای پلیس واقعی» (2011) اشاره کرد.
اگر هریک از آثار بولانیو را خواندهاید، نظراتتان را با ما در میان بگذارید.