داستان جهل/وفا: نگاهی به رمان «عشق سالهای وبا» اثر گابریل گارسیا مارکز
داستان جهل/وفا: نگاهی به رمان «عشق سالهای وبا» اثر گابریل گارسیا مارکز
کلیات
نام اثر و نویسنده: «عشق سالهای وبا» (عشق در روزگار وبا) اثر گابریل گارسیا مارکز (کلمبیا)
عنوان اصلی: El amor en los tiempos del cólera
زبان اصلی: اسپانیایی
صفحات: 348
سال اولیۀ انتشار: 1985
معرفی رمان «عشق سالهای وبا»
«عشق سالهای وبا» که البته ترجمۀ درستترش «عشق در روزگار وبا» است رمانی به قلم گابریل گارسیا مارکز، نویسندۀ بزرگ کلمبیایی و برندۀ جایزۀ نوبل است. این اثر چهارمین رمان بلند مارکز بود که ده سال پس از انتشار سومین رمانش یعنی «پاییز پدرسالار» (خزان خودکامه) به چاپ رسید. رمان «عشق سالهای وبا» به مضامینی همچون پیری و مرگ و نیز رابطۀ عشق و شهوت میپردازد.
خلاصۀ داستان «عشق سالهای وبا»
ابتدا این نکته را عرض کنم که با این خلاصه قصد اسپویل کردن داستان را ندارم، چون اتفاقاتی که بهظاهر پایان داستان است، درواقع ابتدای رمان بازگو میشود. و اما اصل مطلب.
فلورنتینو آریسا و فرمینا داسا در جوانی شورمندانه عاشق یکدیگر میشوند. فرمینا سرانجام تصمیم میگیرد با پزشکی ثروتمند ازدواج کند و فلورنتینو شکست عشقی میخورد، اما عشق خود را در دل نگه میدارد. فلورنتینو در حوزۀ کاری خود پیشرفت میکند و برای فراموش کردن فرمینا، با زنان مختلف وارد روابط یکشبه میشود، اما هیچچیز نمیتواند لحظهای ذهن او را از فرمینا منحرف کند. سرانجام شوهرش میمیرد و فلورنتینو عمداً در مراسم تدفینش شرکت میکند تا پس از پنجاه سال و نُه ماه و چهار روز دوباره به فرمینا ابراز عشق کند.

نظرات منتقدان
رمان «عشق سالهای وبا» از محبوبترین آثار گابریل گارسیا مارکز هم نزد مخاطبان و هم منتقدان محسوب میشود. میچیکو کاکوتانی، منتقد نیویورک تایمز، ضمن ستایش این رمان مینویسد: «آقای گارسیا مارکز این بار برخلاف رمانهای پیشین خود، از اسطوره و رؤیا برای روشنسازی زندگی خیالی یک ملت استفاده نکرده، بلکه نشان داده که امر عادی چقدر میتواند خارقالعاده باشد… نتیجهاش شده رمانی غنی که قدرت روایتش را فقط میتوان با سخاوت چشماندازش مقایسه کرد.» توماس پینچن، رماننویس پرآوازۀ آمریکایی نیز مینویسد: «این رمان از این جهت تحولساز است که جسورانه نشان میدهد سوگندهای عشقی را که تحت خیالات جاودانگی نثار شدهاند (و به زعم برخی، حاصل جهل جوانیاند) میتوان سالها بعد که با امور انکارناپذیر روبهرو شدهایم و درکمان افزایش یافته، همچنان ارج نهیم… تا کنون هیچ اثری مانند فصل پایانی و فوقالعادۀ این رمان نخواندهام.»
اقتباس سینمایی
در سال 2007، فیلمی برگرفته از این رمان به کارگردانی مایک نیوئل اکران شد که در آن خابیر باردم نقش فلورنتینو آریسا و جوآنا متسوجورنو نقش فرمینا داسا را بازی میکنند. اسکات اسایندورف، تولیدکنندۀ فیلم میگوید پیش از اکران آن، فیلم را برای مارکز پخش کرد و او پس از تماشای آن، لبخندی زد و گفت: «آفرین!»

در این مطلب، بیشتر دربارۀ گابریل گارسیا مارکز، خالق این رمان بخوانید.
اگر این رمان زیبا را خواندهاید یا فیلم آن را تماشا کردهاید، نظراتتان را با ما در میان بگذارید.