کامیلو خوسه سلا، نویسندۀ اسپانیایی و برندۀ جایزۀ نوبل
کامیلو خوسه سلا، نویسندۀ اسپانیایی و برندۀ جایزۀ نوبل
کلیات
نام کامل: کامیلو خوسه سلا ترولاک
تولد: لاکرونیا، اسپانیا، 1916
وفات: 2002
ژانر: رمان، داستانکوتاه، سفرنامه، جستار، شعر
الگوها: فرانسیسکو دِ کبدو، میگل سروانتس، بنیتو پرث گالدوس، فیودور داستایفسکی، وایه اینکلان، پیو باروخا، جیمز جویس، جان دوس پاسوس، ژانپل سارتر
معرفی کامیلو خوسه سلا
کامیلو خوسه سلا نویسندۀ اسپانیایی بود که در سال 1989 موفق به کسب جایزۀ نوبل ادبیات شد. او را بیشتر بهخاطر دو کتابش تحت عنوان «خانوادۀ پاسکوال دوارته» (1942) و «کندوی عسل» (1951) میشناسند. این نویسنده که نامش با جنبش ادبی «نسل 36» پیوند خورده است، جانی دوباره به ادبیات اسپانیا بخشید. برخی منتقدان همچنین سلا را مبدع سبک روایی ترمندیسمو میدانند که خشونت و تصاویر گروتسک را برجستهسازی میکند. این نویسنده در سال 2002 در سن 85 سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت.

نگاهی به آثار کامیلو خوسه سلا
سلا قبل و بعد از جنگ داخلی اسپانیا، در دانشگاه مادرید درس خواند و در طی این جنگ سه ساله در ارتش فرانکو خدمت کرد. اولین رمانش، «خانوادۀ پاسکوال دوارته» که فرمی سنتی داشت، با استقبال گستردۀ منتقدین و مخاطبان روبهرو شد و شهرت او را در اروپا رقم زد. دومین رمانش «کندوی عسل» با سیر زمانی منکسر و شخصیتهای فراوانش، داستانی نوآورانه از مادرید پس از دوران جنگ را به تصویر میکشد. این اثر نیز آوازۀ سلا را نزد منتقدان و مخاطبان مستحکمتر کرد. دیگر رمان آوانگارد سلا یعنی «سن کامیلو، 1936» (1969) به سبک جریان سیال ذهن نوشته شده است.
از آثار متأخر او نیز میتوان به «مسیح دربرابر آریزونا» (1988) و سهگانۀ گالیسیا شامل «مازورکا برای دو جنازه» (1983)، «صلیب سن آندرس» (1994) و «جعبۀ چوبی» (1999) اشاره کرد. سلا تعدادی سفرنامه هم نوشت و در آنجا به توصیفات مفصل و رنگارنگ سرزمینهایی که از آنها دیدن میکرد پرداخت.

جوایز و افتخارات
سلا در سال 1957 عضو آکادمی سلطنتی اسپانیا شد و در سال 1987 جایزۀ ادبی شاهزادۀ آستوریا را دریافت کرد.
سال 1989 بود که سلا موفق به دریافت جایزۀ نوبل ادبیات شد. از دیگر جوایز او میتوان به جایزۀ پلانتا و جایزۀ سروانتس اشاره کرد که هردو از جوایز معتبر ادبی در اسپانیا هستند.
نظراتتان را دربارۀ خوسه کامیلو سلا و آثارش با ما در میان بگذارید.
Rezayazdaniyan
من كتاب ‘خانم كالدول با پسرش صحبت مي كند’ را خواندم كه نوشته آقاي كاميلوسلا است. اين كتاب رمان تخيلي است و حكايت مادري است كه پسر جوانش را از دست مي دهد و نامه هايي به دنياي ديگر مي نويسد، اين نامه هاي سرشار از محبت و خاطرات مادرانه است كه داغ فرزندش او را تا مرز جنون رسانده است. اين مادر حتي پيش پا افتاده ترين روزمرگي هايش را با حالت خيال بافي و هذيان گونه اش با پسرش در ميان مي گذارد.شايد بتوان اين كتاب رو بسيار با كتاب خانم اوريانا فلاچي با نام ‘ نامه به كودكي كه هرگز متولد نشد’ خيلي شبيه دانست.كتاب بسيار تاثير گذار است با نثري بسيار روان . اين كتاب ترجمه آقاي اسكندر جهانباني است و سال انتشارش اگر اشتباه نكنم سال ١٣٩٨ است.
January 9, 2021 at 6:14 pm
shafieenasab
جالب بود. با این کتاب آشنا نبودم. سپاس از معرفی. مطالبی دربارهاش خواندم. جلدش هم گویای همهچیز است.
January 9, 2021 at 7:26 pm
Dr reza yazdaniyan
البته خالي از فايده نيست نكاتي را راجع به خانم اوريانا فالاچي براي شما بنويسم من چند كتاب از ايشان خواندم كه مهم ترين آنها مصاحبه با تاريخ و نامه به كودكي كه هرگز متولد نشد مي باشد . خانم فالاچي نويسنده و خبرنگار برجسته ايتاليايي است كه چيزي نزديك به دوازده كتاب منتشر كرده كه همگي شامل مضامين سياسي و اجتماعي اما بسيار تند و بعضا سرشار از غرور و خشم هستند اما صراحت ايشان در بيان و به چالش كشيدن موضوعاتي مانند جنگ و ويراني و عواقب ويرانگر آن در كتاب ‘ زندگي ، جنگ و ديگر هيچ’ كه منحصر به خود ايشان است، ستودنيست. خانم فالاچي نويسنده اي است كه ارزش شناختن و معرفي شدن را دارد.
January 9, 2021 at 9:39 pm
shafieenasab
سپاس از توضیحاتتان. کمابیش با اندیشۀ خانم فالاچی آشنا هستم و کتاب «جنس ضعیف» را از ایشان خواندهام. مقایسهتان جالب بود.
January 10, 2021 at 3:19 pm